نقش زنان ایران در انقلاب
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

صديقه قنادي استاد مدرسه علميه نرجس که در کنار همسرش به فعاليت سياسي مي پرداخته براي شروع  به تشريح فضاي آن روزها پرداخت و گفت: در آن زمان جامعه خيلي نمي پذيرفت که خانم هايي که تا الآن خانه نشين بودند بيايند و در فضاي جامعه قرار بگيرند، عده اي از زنان طرفدار رژيم شاه بودند و ما در اين فضا توانستيم اولين راهپيمايي عليه بد حجابي را انجام دهيم. يادم مي آيد مادر من براي اينکه اجازه حضور در راهپيمايي را از پدرم بگيرد، ‌مهريه اش را بخشيد.
قنادي با بيان اينکه امام راحل از حضور زنان در تظاهرات ها و فعاليت هاي سياسي دفاع کردند گفت: امام فضا را براي خانم ها باز کردند و خانم ها وارد صحنه شدند، زنان ضمن اينکه براي پرستاري و تهيه امکانات عقبه را داشتند،  در صحنه نيز بودند. آن ها دوشادوش مردان حضور داشتند و با پشتيباني از رهبرشان گفتمان ايشان را گسترش دادند اين که امام (ره) و رهبر انقلاب در چند جا مي فرمايند: حضور خانم ها قوي تر بود و اگر آنها نبودند نه انقلاب و نه جنگ، هيچ کدام به پيروزي نمي رسيد، يک واقعيت است.
اين استاد حوزه به نحوه حضورش در فعاليت هاي سياسي زمان قبل از پيروزي انقلاب اشاره کرد و گفت: به خاطر فضاي آلوده مدارس، خانواده به من اجازه نمي دادند به دبيرستان بروم. من به مکتب نرجس که اولين حوزه علميه خواهران بود رفتم، از شاگردان استاد طاهايي بودم ، در کلاس هاي ايشان با فعاليت هاي سياسي آشنا شدم،‌ سال 55 و بعد از ازدواجم با يک روحاني مبارز که از تبعيدي ها بود به طور رسمي وارد مبارزه شدم؛ اما ساواک حوزه را تعطيل کرد و من به طور مخفيانه، با ايشان در ارتباط بودم.
وي ادامه داد: ما اعلاميه هاي امام (ره) را پخش مي کرديم، در خانه به ضبط نوار و سخنراني مي پرداختيم و آن ها را در اختيار ديگر مبارزين قرار مي داديم. در سال 56 که باردار بودم، از اين حالت براي جا به جايي اعلاميه ها و نوارها استفاده مي کردم. چون کسي به من که باردار بودم شک نمي کرد امکانات کم و خيلي هم سخت بود،  وقتي من و همسرم از هم خداحافظي مي کرديم فکر مي کرديم ديدار بعدي ما پشت ميله هاي زندان باشد. اين اميد را که دوباره همديگر را در خانه ببينيم نداشتيم. از خانه که بيرون مي رفتيم ديگر به فکر برگشت به خانه نبوديم و فقط تمام تلاش ما اين بود که انقلاب به پيروزي برسد.
ايشان به تشريح مباحث درسي در حوزه پرداخت و گفت: يکي از درس هايي که داشتيم اقتصاد اسلامي بود که اگر دفترهاي اين بحث را مي گرفتند حکم سنگيني براي ما داشت، ما  اکثرا بعد از درس، دفترها را امحا مي کرديم. جلسات ما خيلي محدود بود و در خانه هايي در کوچه پس کوچه هاي مشهد تشکيل مي شد. جالب بود که وقتي جلسه آن روز تمام مي شد و مي خواستند که مکان جلسه را عوض کنند که مبادا آدرس لو رفته باشد، به من مخفي گفته مي شد که جلسه بعد بيا فلان جا و به خاطر شرايط خفقان آن زمان من جرات نداشتم از دوستم که با من در جلسه شرکت کرده بود بپرسم که به جلسه بعدي مي آيد يا نه. و وقتي جلسه بعد مي رفتم و او را مي ديدم مي فهميدم که به او هم گفته اند، آن زمان آن قدر خفقان بود که هيچ کس به ديگري اعتماد نمي کرد.

قنادي افزود: يکي از کارهايي که ما به غير از کارهاي اعتقادي و ايدئولوژي انجام مي داديم اين بود که در کنار پرستاران بيمارستان آموزش ديديم و براي روزهايي که نياز بود در بيمارستان براي رسيدگي به مجروحين حضور پيدا مي کرديم، البته تنها بيمارستان هايي که دکترهاي انقلابي داشت.

 

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |
 
مرضیه حدیدچی در سال 1318 در شهر همدان متولد شد و در خانواده ای مذهبی و فرهنگی رشد و نمو کرد. تحصیلات خود را از مکتب خانه آغاز کرد و از معلومات پدرش در یادگیری قرآن و نهج البلاغه بهره فراوان برد.
او در سال1333 با محمد حسن دباغ ازدواج کرد. این ازدواج سرآغاز تحولات زندگی وی محسوب می شود. در آغازین روزهای زندگی مشترک به تبعیت از همسرش به تهران مراجعت کرد. در تهران توانست تحصیلات علوم دینی خود را تا سطح ( شرح لمعه ) ادامه دهد و از محضر استادانی چون مرحوم حاج آقا کمال مرتضوی، حاج شیخ علی خوانساری، شهید ایت الله محمدرضا سعیدی و شهید سید مجتبی صالحی خوانساری استفاده کند. دباغ در حالی به تحصیل ادامه می داد و به فعالیت های سیاسی مبادرت داشت که مادر هشت فرزند بود. فعالیت ها و حرکت های سیاسی خانم دباغ با پخش و توزیع اعلامیه در سال های 41-40 آغاز می شود و با ورود به تشکیلات تحت هدایت شهید سعیدی در تهران شدت می یابد. همچنین در این دوره با دانشجویان مبارز دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، صنعتی شریف و علم و صنعت همکاری و تعامل داشته است.
خانم حدیدچی پس از شهادت آیت الله سعیدی در1349 به مبارزه و تبلیغ خود علیه رژیم شاه شدت می بخشد و سرانجام در1352 توسط ساواک دستگیر می شود. در کمیته مشترک به همراه دخترش شدیدترین شکنجه ها را تحمل کرده به سختی بیمار می شود و در زمانی که امیدی به زنده ماندنش نیست از زندان آزاد می شود، در حالی که دخترش (رضوانه) همچنان در زندان می ماند.
خانم دباغ پس از آزادی تحت عمل جراحی قرارمی گیرد و از مرگ نجات می یابد و پس از چند ماه دوباره دستگیر و زندانی می شود. در این دوره از زندان به تقابل ایدئوژیک با گروه های مارکسیستی برمی خیزد و زنان مسلمان زندانی را پیرامون خود جمع می کند. دباغ در1353 برای ادامه مبارزاتش به خارج از کشور می رود و تا پیروزی انقلاب اسلامی در هجرت به سر می برد. وی در پایگاه های نظامی واقع در مرز لبنان و سوریه آموزش های رزمی و چریکی را طی کرد. با گروه روحانیت مبارز خارج از کشور زیر نظر شهید محمد منتظری فعالیت می کرد. پایگاه و مرکز فعالیت این گروه در لبنان و سوریه بود و خانم دباغ به سبب ماموریت ها و برنامه های گروه به کشورهای مختلفی از جمله عربستان، انگلیس، فرانسه و عراق تردد داشت. در بسیاری از حرکت ها و فعالیت های مبارزان در خارج از کشور راهپیمایی ها، تظاهرات و اعتصابات شرکت فعال داشت. دباغ پس از هجرت امام به پاریس در سال1357 به خیل یاران ایشان پیوست و وظایف اندرونی بیت امام را به عهده گرفت و لحظاتی گرانمایه را برای خود رقم زد.
مرضیه حدیدچی در خارج از کشور با عناوین خواهر دباغ، خواهر زینت احمدی نیلی و خواهر طاهره شناخته می شد. اکنون عنوان طاهره دباغ برای او به یادگار مانده است.
طاهره دباغ پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کشور بازگشت و در مصدر بسیاری از امور از جمله: فرماندهی سپاه همدان و مسئولیت بسیج خواهران قرارگرفت، و سه دوره نماینده مردم تهران و همدان در مجلس شورای اسلامی بود. علاوه بر آن در دانشگاه علم و صنعت ایران و مدرسه عالی شهید مطهری به تدریس پرداخته است و اکنون قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی است.
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

دلاوری‌های دختران نام‌آور ایرانی در جریان انقلاب اسلامی فراموش‌نشدنی است، اما شایسته است که دختران جوان امروز هوشیارانه‌تر از گذشته عمل نمایند، چرا که شکل تهاجمی دشمن و طبعا ابزار تهاجم او تغییر یافته است. دشمن با آشنایی از اینکه عامل عمده پیروزیهای ملت مسلمان در عرصه‌های مختلف پیروی از تعالیم عالیه اسلام است تهاجم اصلی خود را متوجه فرهنگ غنی و انسان ساز اسلام نموده و از ترفندها و ابزارهای مختلف برای دلسرد کردن دختران و زنان جوان از تلاش در راستای نقش آفرینی پر ثمر در جریان رو به جلوی انقلاب اسلامی بهره می‌گیرد و در این رویارویی سعی دارد جوانان را مرکز ثقل تبلیغات خود قرار دهد.
دختران جوان ما باید به ‌توانایی‌های خود اهمیت داده و معیارهای ارزشمند جامعه دینی را بشناسند و بکوشند تا حد توان خویش بر پایه آن حرکت کنند و با ارزشمند دانستن مظاهر دینی و نیز حفظ ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی، قدر کشورشان را دانسته و در راه شکوفایی آن حرکت کنند، و با حفظ روحیه خود باوری و امید به تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی و کسب تجربه از زنان قهرمان و مبارز نسل انقلاب و جنگ با بهره‌گیری از تفکری پویا و خودسازی دینی به مبارزه علمی و عملی و همچنین تربیت صحیح نسل آینده ادامه دهنده راه زنان قهرمان حماسه ساز و مبارز بپردازند. آنان باید عرصه اصلی مبارزه در ایران اسلامی امروز را خوب بشناسند و پر توان طی مسیر کنند که این‌ها همگی لازمه ایجاد تحولی مثبت و پر ثمر و دستیابی به خواسته‌ها و حقوق شرعی و اساسی زنان و دختران در تمامی عرصه‌ها است که به گفته مقام معظم رهبری: «یکی از بزرگترین خطرات برای هر انسانی - به خصوص نسل جوان - این است که در مقابل حوادث، رویدادها و پدیده‌های جامعه دچار بی فکری و بی تشخیصی بشود.... زندگی بدون مبارزه، زندگی راکد، زندگی ساکن ، زندگی بی تحرک و زندگییی که جوشش اراده و عزم انسانی در آن نباشد ، زندگی مطلوبی نیست و انسان را به آرمان های انسانی و اسلامی نمی‌رساند... دختران و پسران جوان باید خودشان را بسازند. یک ملت اگر بخواهد راه رشد و کمال و پیشرفت را طی بکند، باید از لحاظ ایمان فکری، به جای محکمی متکی باشد، دشمن روی دختران و پسران جوان سرمایه گذاری‌های زیادی می‌کند. عده‌ای را به بی‌تفاوتی می‌کشاند و عده‌ای را دلسرد و مایوس می‌کند.... جوان امروز نباید به دنبال تقلید باشد دشمنان برای اخلاق و فکر و عقیده و ایمان جوان ما دارند برنامه ریزی می‌کنند. آنها می‌خواهند نسلی که الگوی جوانان فداکار برجسته دنیا شد، به یک نسل بی‌خاصیت تبدیل شود.. »

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

هشت سال دفاع مقدس، اگر چه روایت مردان صبور، و غیرتمند است که دلیرانه جنگیدند و پیروزی را برای ما به ارمغان آوردند. لیکن در تیتر این حماسه حدیث فداکاری، صبوری و استقامت بانوان نیز هست. بانوانی که اگر نبودند و تنهایی و رنج ها و مشقت های زندگی را به جان نمی خریدند، بی شک هرگز زمینه پیروزی مهیا نمی شد.
تامین نیروهای عظیم رزمنده توسط مردم که با بدرقه مادران و همسران بسوی جبهه ها روانه گشتند و حضور انبوه خواهران برای انجام کارهایی ولو به ظاهر ساده و جزئی در تمامی جبهه ها و پشت جبهه ها، تدارکات و پشتیبانی مناطق جنگی مشاهده می گردید، بطوری که قبل از اینکه تشکیلات منسجمی از طرف سپاه برای جمع آوری و تدارکات پشتیبانی بوجود آید زنان از همان روزهای نخست جنگ در خط مقدم جبهه حضور یافته، تدارکات و پشتیبانی مناطق جنگی را به عهده داشتند. مهم تر از اینها خطر از بین رفتن روحیه بود. که حضور فعال بانوان باعث ایجاد روحیه قوی در میان رزمندگان شده بود و اگر چنین نبود می بایستی منتظر رشد فرهنگ تسلیم طلبی و در نهایت دچار شکست و انهدام می شدیم.
یکی از ضروری ترین ارکان حرکت زنان مسلمان، حفظ روحیه خود و افراد خانواده بود.زنان ما در صحنه های حمایت و تدارک جنگ و نیز استقامت در برابر حملات هوایی و موشکی دشمن به شهرها، نشان دادند که می توانند ایفاگر نقش اصلی برقراری آرامش در خانواده باشند. روحیه بانوان ایرانی که بی اعتنا به تهدیدات جبهه باطل، طفل شیرخوار خود را بر سر دست گرفته و با تمسخر به یاوه گوئی ها دشمن، اینگونه مایه افتخار و دلگرمی مردان صحنه رزم گردیده اند ستودنی است.زنی را که عصاره وجود و محصول عمرش را خالصانه رهسپار جبهه ها می ساخت و از آتش حرق دشمن در خانه اش هراسی نداشت، باید به دیده احترام نگریست.به سراغ زنانی برویم که با صفا و صداقت بر بالین همسر مصدوم خود بیدار می نشینند و غمخوار و شریک درد او هستند برویم، آنان که فصلی تازه از خلوص و عشق را در اوراق هستی بشر می گشایند و قدم در راهی می گذارند که ناامیدها را به امید مبدل و زندگی را به این زیور اراسته می گردانند و این توفیق را از آن خداوند بزرگ می دانند. و چه آگاه زنانی که نور از زهره زهرا گرفتند و در اغاز ین روزهای زندگی مشترک، همسران خویش را تجهیز به نبرد با دشمنان دین نمودند و از خوشی های زودگذر دنیا دل کنده و دل به معنویت آخرت سپردند.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

گر تاریخ حضور زنان را در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، علمی و سیاسی جهان ورق بزنیم، به جریت می توان گفت حضور کنونی زن ایرانی در عرصه های مختلف کشورش نه تنها موفقیت شگرف در برابر تیرگی های دنیای امروز است، بلکه به نحوی این حضور درخشان برای تمامی کشورها به تدریج به یک الگو تبدیل می شود. این تنها مرهون پدیده قرن معاصر یعنی ظهور و بروز انقلاب اسلامی است. چنانچه به تنهایی میزان رشد علمی بانوان را پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی مورد ارزیابی قرار دهیم، به نرخ 50درصدی موفقیت و رشد تصاعدی آنها پی خواهیم برد. این در حالی است که نرخ باسوادی زنان قبل از انقلاب اسلامی حدود 35 درصد و پس از آن به بیش از 80درصد رسیده است.

اگر تاریخ حضور زنان را در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، علمی و سیاسی جهان ورق بزنیم، به جریت می توان گفت حضور کنونی زن ایرانی در عرصه های مختلف کشورش نه تنها موفقیت شگرف در برابر تیرگی های دنیای امروز است، بلکه به نحوی این حضور درخشان برای تمامی کشورها به تدریج به یک الگو تبدیل می شود. این تنها مرهون پدیده قرن معاصر یعنی ظهور و بروز انقلاب اسلامی است. چنانچه به تنهایی میزان رشد علمی بانوان را پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی مورد ارزیابی قرار دهیم، به نرخ 50درصدی موفقیت و رشد تصاعدی آنها پی خواهیم برد. این در حالی است که نرخ باسوادی زنان قبل از انقلاب اسلامی حدود 35 درصد و پس از آن به بیش از 80درصد رسیده است.

علاوه بر آن هم اکنون در رشته های فوق تخصصی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور حدود 180 نفر از اعضای هیات علمی را زنان تشکیل می دهند که این آمار قبل از انقلاب به ده نفر هم نمی رسید.

بدون تردید رهنمودهای روشنگرانه امام راحل(ره) جایگاه زن ایرانی را آنچنان ارتقا بخشید که امروز زنان ایرانی در ردیف صبورترین، متعهدترین و متخصص ترین زنان دنیا قرار گرفته اند. زنان و نقش اثرگذار آنان در دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری جایگاه خاصی یافته اند و این به خاطر جایگاه رفیع و ارزش هایی است که در اسلام برای زنان اختصاص داده شده، بنابراین حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره امتیازات ویژه ای برای زنان قایل بوده و هستند، لذا با تعابیر زیبا و ارزشمند از زن با ایمان یاد شده است. امام خمینی(ره) زنان را در انقلاب اسلامی جلوتر از مردان و مشوق آنها در ایجاد و تداوم نهضت خوانده اند. بنابراین فرصت های برابر رشد علمی، آموزشی، خدمات عمومی، مشارکت انتخاباتی، تامین اجتماعی و مسایل فرهنگی و... همگی گواه وجود توجه خاص به حضور فعال و موثر زن ایرانی در عرصه های مختلف پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

هم زمان با پيروزي انقلاب و استقرار نظام اسلامي، ديدگاه سنتي خواستار شدت يافتن محدوديت زنان و عدم حضور ايشان در صحنه‏هاي مختلف سياسي، اجتماعي و فرهنگي شد. اين جريان در چند ساله آغازين استقرار جمهوري اسلامي شتاب بالايي داشت. از سوي ديگر خواسته‏هاي برخاسته از ديدگاه متجدد و فرنگي مآب نيز در مقابل عوارض و قوانين نظام اسلامي مانند حجاب و عدم حضور زنان در برخي مشاغل و فعاليتها، مقاومت مي‏کرد. مشخص نبودن حدود واقعي حقوق و جايگاه زن در آن دوران، در نظام اسلامي به اين امر دامن مي‏زد. هر دو جريان علي‏رغم تضاد و تقابلي که داشتند در مقابل مواضع انقلاب مقاومت مي‏کردند. هر ديدگاه بنا به تفسير خود از زن، از جمهوري اسلامي در خواست‏هايي داشت و امام به سبب ويژگي‏هاي علمي و شخصيتي که داشتند توانستند با حرکت اصلاحي خود هر دو ديدگاه را تعديل نمايند.
حضرت امام از منظر يک مصلح و راهبر، نگرش نويني را در مورد زن ارايه کردند. حضور سازنده زن در صحنه‏هاي تاريخ و در ابعاد گوناگون سياسي، اجتماعي، فرهنگي، مبارزاتي و... امري انکار ناپذير است. اما مهم انديشه‏اي است که بر مسند قرائت تاريخ نشسته است. امام خميني‏رحمه الله زن را از زواياي پنهان تاريخ و حضور مبهم و کم رنگ آن در ناخود آگاه جامعه به صحنه خود آگاهي و فعال رساند.
رويکرد امام خميني به مقوله زن داراي دو بعد است. ايشان در يک بعد تبييني و تفسيري به فروافکني ديدگاههاي نادرست سبت‏به زن پرداخته و جايگاه زن را در تفکر اصلاحي خويش معين ساخته و در بعد دوم ساختار اجرايي و تربيتي و تهذيبي مناسب با شخصيت زن را ارايه نمودند.
حضرت امام در مبحث کلامي زن را همچون مرد در پيشگاه خلقت دانسته‏اند. از نظر ايشان زن و مرد هر دو انسان هستند و هر دو توان رسيدن به بالاترين مراحل رشد و کمال را دارند،  و در عالي‏ترين مراحل کمال زن الگو و اسوه شده و مردان نيز بايد به وي اقتدا کنند:
«الگو حضرت زهراعليها السلام است.»
تعبيرات امام از مقام و منزلت‏حضرت فاطمه زهراعليها السلام و معرفي ايشان به عنوان يکي از نمونه‏هاي انسان کامل و نيز برگزيدن روز ميلاد آن حضرت به عنوان «روز زن‏» براي معرفي الگوي برگزيده زن در اسلام ريشه در اين تفکر دارد و اين در حالي است که پيش از انقلاب روز 17دي، روز کشف حجاب، «روز زن‏» بود.
از ديگر مباني انديشه اصلاحي امام بازخواني منزلت اجتماعي زن از منظر دين بود. اصل اساسي مورد نظر ايشان در مورد حضور زن در صحنه‏هاي سياسي، مبارزاتي و... ممانعت از «شي‏ء وارگي‏» زن است و مطابق همين اصل است که برخوردهاي متفاوت و گاه متضاد امام قابل توجيه مي‏شود. در سالهاي آغازين دهه چهل و در ابتداي نهضت مخالفت صريح حضرت امام با حق راي زنان (اشاره به لايحه دولت اسدالله علم مبني بر شرکت‏بانوان در انتخابات) و نيز مخالف ايشان با تساوي حقوق زنان و سربازي بردن دختران برخاسته از همين اصل است، چنان که ايشان خود مي‏گويند: «مگر با چهار تا زن فرستادن به مجلس ترقي حاصل مي‏شود؟ مگر مردها که تا حالا بودند ترقي براي شما درست کردند تا زنهايتان ترقي درست کنند؟... ما با ترقي زنان مخالف نيستيم، با اين فحشا مخالفيم با اين کارهاي غلط مخالفيم.»
اما پس از پيروزي انقلاب و تغيير شرايط اجتماعي از آنجا که حضرت امام زمينه را براي رشد و حضور سازنده آنها آماده مي‏بينند خواستار حضور فعال زنان در صحنه‏هاي مختلف مي‏شوند:
«شما هم (زنان) بايد راي بدهيد. شما هم با سايرين فرقي نداريد، بلکه شما مقدميد بر مردها.»
«شي‏ءوارگي‏» محصول نظام استثمارگر است که هم زن و هم مرد را مورد سودجويي قرار مي‏دهد. حذف نظام ظالم و استثمارگر زمينه ساز حضور رو به کمال مرد و زن مي‏شود. و از اين رو حضرت امام در تبيين حدود جايگاه اجتماعي زن در يک نظام ايده‏آل مي‏فرمايند: «در نظام اسلامي زن به عنوان يک انسان مي‏تواند مشارکت فعال با مردان در بناي جامعه اسلامي داشته باشد ولي نه به صورت يک شي‏ء، نه او حق دارد خود را به چنين حدي تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنين بينديشند.»
و نيز: «اسلام زن را مثل مرد در همه شؤون - در همه شؤون - همان طوري که مرد در همه شؤون دخالت دارد زن هم دخالت دارد. » و در اين زمينه از يک سو دايره سخنان امام از توصيه فراتر رفته و وارد قلمرو الزام مي‏شود: «زن بايد در مقدرات اساسي مملکت دخالت کند.» و از ديگر سو ايشان اين حضور را با کرامت و شرافت ويژه‏اي توام مي‏سازند: «ما نهضت‏خودمان را مديون زنها مي‏دانيم. مردها به تبع زنها در خيابانها مي‏ريختند.»
از ديگر نکات مهم انديشه امام در مورد نسبت ميان زن و مرد است. در ديدگاه سنتي زن موجودي درجه دو تلقي مي‏شود. در ديدگاه متجدد با آنکه دايره اختيارات زن افزايش يافته اما وي بيشتر نقش جايگزين را دارد که در مواقع ضرورت و اضطرار جاي خالي مرد را پر مي‏کند و در نهايت زن پس از مرد قرار دارد. در فمينيسم نيز - که امروزه به عنوان پيشروترين نهضت زنانه در دنيا شناخته مي‏شود - زن برتر از مرد است‏بلکه در مقابل مرد قرار دارد و براي احقاق حقوقش بايد با تمام قوا در مقابل مرد بايستد و جامعه ايده‏آل آن، جامعه يک جنسيتي و زنانه است.
از منظر امام زن و مرد به لحاظ انساني نسبت تساوي دارند:«زن مساوي مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعاليتهاي خود را انتخاب کند.»
 حضرت امام با توجه با شناختي که از روحيات لطيف و خواسته‏هاي فطري و طبيعي يک زن - که مناسب جنگ و خونريزي نيست - دارند حضور فعال ايشان در صحنه‏هاي مختلف انقلاب و پس از آن در دفاع هشت‏ساله را با عبارات گوناگون ارج گذاشته بر جايگاه برتر ايشان تاکيد مي‏ورزند: «شما رهبران نهضت هستيد، بانوان رهبران نهضت ما هستند، ما دنباله رو آنها هستيم، من شما را به رهبري قبول دارم و خدمتگزار شمايم.»
به صورت طبيعي پس از تبيين و تفسير جايگاه و منزلت اجتماعي زن از سوي امام خميني‏رحمه الله، زمينه براي حضور فعال و سازنده زن در نظام اسلامي فراهم شد. به همين جهت ايشان از يک طرف حدود فعاليتهاي علمي، اجرايي، سياسي، حقوقي و... زنان را معين مي‏سازند و از طرف ديگر با بررسي تنگناهاي موجود، راه حل‏هايي مناسب را ارايه مي‏کنند. در اين مرحله امام به تعديل نظرات مختلف مي‏پردازند. مخاطبين امام در اينجا همگان هستند، بويژه آنان که نظرشان هماهنگ با امام نيست: «آنهايي که کارشکني مي‏کنند( اشاره به کساني که به بهانه‏هاي مختلف با فعاليتهاي اجتماعي زنان مخالف مي‏کردند) اگر مسلمان هستند، اين خدمت‏بزرگي که اين خانمها و اين بانوان دارند مي‏کنند و پيش خدا خدمت‏شايسته است، از معاصي کبيره است که کارشکني در اين موضوع بکنند و اگر چنان چه آنها هستند که پايبند به اسلام نيستند و مي‏خواهند هرزگي بکنند، فصل هرزگي گذشت، ديگر به شما اجازه نمي‏دهند بانوان ايران که کارهايي که سابق مي‏کرديد، اين کارها را اعاده بدهيد.»
در نگرش امام خميني‏رحمه الله، هر چند زن حق حضور در تمامي امور را دارا مي‏باشد اما مقام مادري داراي جايگاه ويژه‏اي مي‏باشد و به همين سبب مادري را بالاترين شغل، شغلي شريف، شغل معلمي، بالاتر از معلمي و شغل انبيا و انسان سازي مي‏داند و به همين سبب مادر بودن و تربيت فرزندان را اصلي‏ترين وظيفه زن و جدا کردن فرزند را از مادر از عوامل انحطاط جامعه مي‏داند: «در طول اين سلطنت، اينها کوشش کردند که مادران را از بچه‏ها جدا کنند، به مادرها تزريق کردند که بچه‏داري چيزي نيست، شما توي ادارات بياييد و اينها بچه‏هاي معصوم را جدا کردند از دامن مادران و بردند در پرورشگاه‏ها و جاهاي ديگر و اشخاص اجنبي و غير رحيم آنها را به تربيت فاسد تربيت مي‏کردند. بچه‏اي که از مادرش جدا شد پيش هر که باشد عقده پيدا مي‏کند، عقده که پيدا کرد مبدا بسياري از مفاسد مي‏شود. بسياري از قتلهايي که واقع مي‏شود، از روي همين عقده‏هايي است که پيدا مي‏شود و بسياري از عقيده‏ها از اين پيدا مي‏شود.»
در مجموع انقلاب اسلامي ايران موجب تحولاتي در فرهنگ و ساختار فکري جامعه و به طور اخص زنان گرديد که جهشي باور نکردني را در وضعيت ايشان پديد آورد. افزايش تعداد تحصيل کرده‏ها، دانش‏آموزان و دانشجويان، اساتيد، هنرمندان، شاغلان و فعالان اقتصادي و اجتماعي، توجه خاص به وضعيت‏حقوقي زنان و تصويب قوانين متناسب با وضعيت روز ايشان همانند قانون «تعيين مهريه به نرخ روز»، توجه به وضعيت اشتغال زنان و تصويب قوانين کار متناسب با شان مادري و همسرداري زنان، همچون استفاده از تعطيلات دوران زايمان، کار نيمه وقت، بازنشستگي پيش از موعد و ... از دستاوردهاي انقلاب براي زنان بوده است، هر چند که تا ايجاد وضعيت مطلوب فاصله بسيار است.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

به واقع انقلاب اسلامي ايران که در سال 1357 به پيروزي رسيد، جنبشي بود که در پانزده خرداد 1342 آغاز شد. زن مسلمان ايراني نيز در اين سالهاي آتش زير خاکستر، همگام با مردان در جهاد و مبارزه با طاغوت بود و هر چه به سال 1357 نزديک مي‏شد بر تعداد و بر شدت فعاليت اين زنان افزوده مي‏شد. با شعله ور شدن آتش انقلاب، زن مسلمان نيز که تا پيش از اين با فعاليت‏هاي مخفي و به عنوان مادر شهيد و يا همسر مبارزين در بند با رژيم شاه مبارزه مي‏کرد، به خيابان‏ها آمد، با چادر مشکي، با فرزندش که او را در بغل گرفته بود، با مشتهاي گره کرده و با فرياد «مرگ بر شاه‏»:
«شما در چه تاريخي چنين ديده‏ايد؟ امروز زن‏هاي شير دل طفل خود را در آغوش کشيده و به ميدان مسلسل و تانک مي‏روند، در کدام تاريخ چنين مردانگي و فداکاري از زنان ثبت‏شده است.»
و همين حرکت ايشان نهضت را قوت و تداوم بخشيد:
«آمدن شما خانم‏ها به خيابان‏ها و ميدان‏هاي مبارزه موجب اين شد که مردها هم قوت پيدا بکنند، تقويت‏بشوند، روحيه آنها هم با آمدن شما تقويت‏بشود.»
«مردها به تبع زنها در خيابان‏ها مي‏ريختند، تشويق مي‏کردند زن‏ها مردان را، خودشان در صف‏هاي جلو بودند.» شهادت شهيد، ثمره دامان پر مهر و اندوخته دستان زحمتکش مادران فهيم و گرانقدري است که محبت مادري را با عشق الهي پيوند مي‏زنند و روح و جان فرزندان خود را آماده مي‏سازند که به قربانگاه شهادت قدم گذارند، و به همين جهت‏حضرت امام خميني‏رحمه الله، بزرگ مصلح قرن در جاي جاي کلام خويش زنان را پيشگامان انقلاب معرفي مي‏کند:
زناني که خود در تظاهرات در صف مقدم حاضر بودند;
زناني که با حرکت‏خود، مردان را براي حضور و مبارزه تشجيع کردند;
زناني که فرزندان خود را براي شهادت تربيت کردند;
زناي که با پاسداري از خون شهدا، انقلاب را تداوم بخشيدند...
امام‏رحمه الله مي‏فرمايند: «ما نهضت‏خودمان را مديون زن‏ها مي‏دانيم.» و همين نکته براي بيان نقش زنان در پيروزي انقلاب اسلامي از هر کلامي رساتر است .

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

نقش برجای مانده زنان این مرز و بوم با تشویق همسران، فرزندان و برادرانشان برای مقابله با دشمنان در مسیر انقلاب شکوهمند اسلامی بی بدیل است.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط m.abudi |

"ما نهضت خودمان را مدیون زنها می‌دانیم . مردها به تبع زنها در خیابانها می ریختند ، تشویق می‌کردند زنها مردان را".

جمله فوق فرازی است از سخنان ارزشمند بنیان گذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره )در بیان اهمیت حضور زنان در نهضت انقلاب اسلامی ایران که در  مجموعه "صحیفه نور" به چاپ رسیده است.

امام راحل (ره) مسئولیت خطیر تربیت فرزندان را مهم‌ترین وظیفه بانوان می دانستند و در این‌باره فرمودند: شما خانمها شرف مادری دارید که در این شرف از مردها جلو هستید و مسئولیت تربیت بچه در دامن خودتان را دارید.

اول مدرسه ای که بچه دارد، دامن مادر است . مادر خوب، بچه خوب تربیت می کند و خدای نخواسته اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان دامن مادر منحرف بیرون می‌آید.
یکی از محورهایی که در حضور اجتماعی بانوان، مورد تاکید حضرت امام قرار داشت ، مساله مشارکت سیاسی زنان است.ایشان در این‌باره فرمودند: زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد.زنها در جمهوری اسلامی رای باید بدهند، همان طوری که مردان حق رای دارند، زنها حق رای دارند. همان طوری که مرد ها باید در امور سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. زنها هم باید در فعالیت های اجتماعی و سیاسی هم دوش مردها باشند. حضرت امام خمینی اساسا معنای آزادی صحیح بانوان را نیز همین می‌شمارند که آنان بتوانند با حفظ شئون دینی و انسانی خود،در سازندگی کشور نقش ایفا کنند.

معظم له در این‌باره فرمودند:امروز زنان در جمهوری اسلامی هم دوش مردان در تلاش سازندگی خود و کشور هستند و این است معنای آزادزنان و آزادمردان نه آنچه در زمان شاه مخلوع گفته می‌شد، که آزادی آنان، در حبس و اختناق و آزار و شکنجه بود.
یکی از عرصه های حضور اجتماعی که از منظر دینی بانوان وظیفه دارند در آن مشارکت فعال داشته باشند -تلاش در عرصه فرهنک است.

حضرت امام راحل (ره) بر این مهم این چنین تاکید کرده اند:شما می‌دانید که فرهنک اسلام در این مدت مظلوم بود،در این مدت چند صد سال بلکه از اول بعد از پیغمبر سلام الله علیه تا برسد به حالا، فرهنک اسلام مظلوم بود، احکام اسلام مظلوم بودند و این فرهنک را باید زنده کرد و شما خانمها همان طوری که آقایان مشغول هستند، همان طوری که مردها در جبهه علمی و فرهنگی مشغول هستند، شما هم باید مشغول باشید.